□ زادروز املی نوتوم
راز همیشه برای انسان جذاب بوده است. نیرویی که او را از دیرباز به کشف کیهان و هستی و خیالپردازی واداشته است. او حاصل بسیاری از این اوهام و تخیلات را به شکل داستان در متون کهن گرد آورده است. تخیل و راز و تعلیق، خمیرمایۀ بیشتر این داستانهای کهن است و جستجوی جواب انسان را به خواندن آن میکشاند. این داستانها گاه بسیار تأثیرگذار است و نیرویی موحش با خود حمل میکند. انسانهایی هستند که در انتهای خوانشی عمیق از متنی چون اوراد و عهود، پایبست ایمانی متقن میشوند و احساساتی را تجربه میکنند که آنها را دچار خلسۀ لذتهایی غریب میکند؛ تا آنجا که مرز میان ماخولیا و واقعیت میشکند و گام نهادن به ورطۀ سقوط آسان میشود. روحی لطیف، به تکرار جنایت خو میگیرد و مرگ را به شور زیبایی پیوند میزند.
املی نوتوم در رمان کوتاه ریشآبی موفق به خلق چنین شخصیتی شده است. مردی ماخولیایی گرفتار ایمانی پیچیده، قاتلی سریالی، نرمخو که با توجه زیاد نشان دادن به ظرایف و جزئیات، میتواند تمام زنها را عاشق خود کند اما همین مرد عجیب، سرانجام به دام سلامتِ نفسِ زنی باهوش میافتد.
املی نوتوم نویسندهای است که در آثار خود تجربۀ رنگارنگ زیستنش در فرهنگهایی متفاوت و گرهخوردن روح پرشورش به آنها را نمایش میدهد. او از عادی بودن میگریزد و چارچوبشکن است و شتاب و جلوههای پرشرر خُلقوخویش در آثارش نمود دارد. او شوقش را به هیچ چیز پنهان نمیکند و بهراحتی شعفش را به مخاطب منتقل میکند. چنین است که با خواندن رمانهایش برای ساعاتی ذهنمان رنگی و پرهیاهو میشود و مزۀ خوراکیها و نوشیدنیها در دهانمان میدود. او شخصیتهایش را با شتاب به این سو و آن سو میکشاند، در گفتگوهایی طولانی و گاه پیچیده واردشان میکند، از مکانها و کتابها و شخصیتها نام میبرد و همانطور که گره بر گره گذاشته بود، آنها را میگشاید و تمام این کارها را به سادگی هرچه تمامتر میکند، حتی در محیطی کوچک با شخصیتهایی کم و غیرعادی و با موضوعی جنایی.
✍️ تحریریۀ نو