راهی نیست؟
اتمام چاپنویل شوت، رماننویس و مهندس پرواز، در ایلینگ انگلستان زاده شد (۱۸۹۹). در طول سی سال فعالیت ادبیاش، بیستوپنج رمان نوشت. با اقتباس از راهی نیست؟ و شهری چون آلیس، که از آثار برجستهٔ او به شمار میروند، فیلمهایی ساخته شده است: در آسمان راهی نیست، به کارگردانی هنری کاستر، با بازی جیمز استیوارت و مارلین دیتریش (۱۹۵۱)، و شهری چون آلیس به کارگردانی جک لی، با بازی ویرجینیا مکنا و پیتر فینچ(۱۹۵۶). از دیگر آثارش: جادهی تنهایی (۱۹۳۲)؛ ویرانشهر (۱۹۳۸)؛ پاستورال (۱۹۴۰)؛ در ساحل (۱۹۵۷).
او در ملبورن درگذشت (۱۹۶۶).
شوت، که مدیر یک شرکت هواپیماسازی نیز بود، در آثارش بسیار از مضامین هوانوردی بهرده میبرد. رمانهای او به قوّت قصهپردازی مشهورند. او نویسندهایست که سرراست قصهاش را میگوید و با استواری و استادی مضامین و پیرنگ داستانهایش را بسط میدهد. کمتر از خط عمل قصه خارج میشود و از لفاظی و فلسفهپردازی صریح میپرهیزد. و چنین است که راسل او را امیرزادهی قصهگویان انگلیسی معرفی میکند.
درد نهفته
اتمام چاپ– برندۀ جایزۀ جیمز تیت بلک
– برندۀ جایزۀ جهانی ادبیات دوبلین
– کتاب برگزیدۀ نیویورک نایمز ۱۹۹۹
– برندۀ ادبی گرینزانه کاوور
سپیدهدمان عصر روشنگری است. نور عقل تابیدن گرفته است. همهجا سخن از فضیلت دانش و عقل است. با پزشکی به نام جیمز دایر آشنا میشویم که خود گرفتار بیماری غریبی است: هیچ درد جسمانیای حس نمیکند. در عوض حس کنجکاوی علمی او از اوان کودکی بسیار قوی بوده است. همین حس و ویژگی است که جیمز را به میانهٔ معرکهٔ قیام گرجستان میکشاند. آوازهٔ او بهعنوان طبیبی حاذق همهجا میپیچد. بهلحاظ حرفهای کامیاب است اما بهلحاظ شخصی خود را ناکام مییابد. چون درد جسمانی حس نمیکند، عشق و دلسوزی را نیز درک نمیکند. سرنوشت او را به سنپترزبورگ میکشاند تا در آنجا و در پی تزریق واکسن آبله به ملکه کاترین کبیر، با کیفر و در عین حال ناجی خود مواجه شود…
کنسول افتخاری
۴۳۰.۰۰۰تومانکنسول افتخاری
گروهی از انقلابیها در یکی از شهرهای کوچک آرژانتین نقشهٔ ربودن سفیر آمریکا را طراحی میکنند اما بهاشتباه کنسول افتخاری انگلستان را میربایند… همهٔ شخصیتهای اصلی این رمان پرکشش که گراهام گرین در کمال استادی بر پیرنگ آن مسلط است، ناگزیرند در مواجهه با بیعدالتیها و مظالم این دنیای خشن فداکارانه در ازای خشنودی وجدان خویش محرومیتهایی را تحمل کنند اما سرانجام آنچه پیشتر «پیروزی» بهنظر میآمد، پس از نیل به اهداف چونان شکستی تلخ جلوه میکند.
گراهام گرین در این اثر با واقعبینی و طنز ظریف و رشکبرانگیز خاص خود، خواننده را به مشارکت در وقایع و اندیشههای داستان وامیدارد، بیآنکه معلم اخلاق جلوه کند.
شهری چون آلیس
اتمام چاپجین، زن جوان انگلیسی، که در گیرودار جنگ جهانی دوم در مالایا زندگی میکند، بههمراه شمار زیادی از زنان و کودکان به اسارت نیروهای ژاپنی درمیآید. ژاپنیها این اسیران را به پیمودن راه طولانی و طاقتفرسای هفتماههای در مسیری پرخطر وا میدارند. کابوس این سفر پرمخاطر و محنتزا سالها پس از جنگ ذهن جین را میآشوبد. با اینهمه بهسببی ناگزیر میشود به مالایا باز گردد. در آنجا اطلاع مییابد که جو، سرباز استرالیایی، که خود را برای نجات اسیران به مخاطره انداخته بود، از مهلکه جان سالم به در برده است. جستوجوی جین برای یافتن جو، او را به دهکورهای دورافتاده در استرالیا میکشاند…
محبوبترین داستان نویل شوت حکایت عشق و جنگ در دورانی پرآشوب است؛ جنگ و پیامدهای آن، از جنگلهای مالایا تا استرالیای بهشدت خشن و خالی از ظرافت.